
به گزارش موج رسا; در عرف ملی، احداث یک چهار دیواری مسکونی و یا تجاری، مستلزم ارائه طرح توجیهی، تهیه نقشه، تعیین ناظر فنی، کسب مجوز از شهرداری و موافقت نظام مهندسی است تا مقاومت آن در برابر زمین لرزههای احتمالی تضمین شود، اما برای اجرای بزرگترین طرحهای فکری و فرهنگی، کمتر مسئولی زحمت مشاوره با کارشناسان مربوطه و محاسبه شود و زیان آن به خود میدهد که در نتیجه این اهمال کاری نامحدود، سالانه دهها میلیارد ریال از بودجه کشور به نام توسعه فرهنگی هدر میرود و تا به حال احدی به نتایج عینی و زیانبار این اشتباه محرز، فکری نکرده است.
واقعیت این است که غفلت مسئولین امر از اصل مهندسی فرهنگی، تاکنون خسارات سنگینی در ابعاد گوناگون به مملکت وارد آورده است که اگر چاره اندیشی نشود، به بحرانی غیرقابل کنترل تبدیل می شود.
عدم تمرکز در مدیریت کلان فرهنگی، بیتوجهی به موقعیت شناسی، عدم استفاده درست از امکانات و اعتبارات در حوزه فرهنگ، موازی کاری دستگاههای اجرائی، بیتوجهی به نیازهای ضروری در این عرصه، عدم تنوع در برنامههای فرهنگی، نداشتن یک استراژی مشخص و حتی بیقاعدگیهای سیاسی از جمله مهمترین مشکلاتی است که به علت فقدان طرح مهندسی فرهنگی گریبانگیر جامعه است.
بکارگیری علم مهندسی فرهنگی به راحتی میتواند از نابسامانیهای موجود کاسته و در یک محاسبه دقیق علمی و نظارت مستمر، نتیجه اقدامات را قبل از اجراء، برای مجریان قابل درک کند. بدون شک هر پروژهای که در قالب هندسه فرهنگی انجام پذیرد، قادر است در مقابل هجمههای ناهمگون مقاومت و به موقع واکنش لازم را از خود نشان دهد.
خدای حکیم با نزول قرآن کریم به عنوان منشور فنی، پیامبران(ص) را در جایگاه مفسران این منشور، ائمه طاهرین(ع) در کسوت مدیران اجرائی و علمای اعلام را به عنوان مبشران قانون، ماندگارترین مهندسی فرهنگی را برای پاسداری از مکتب انسان ساز اسلام طراحی و به بشریت عرضه کرده است.
دین اسلام در پناه این طرح مستحکم از صدر تاکنون صدها زلزله مخوف فرعونی، نمرودی، هابیلی و یزیدی را به سلامت پشت سر نهاده است.
امام خمینی(ره) نیز به عنوان هوشمندترین رهبر دینی عصر خود، با ذکاوت و دوراندیشی منحصر به فرد و بکارگیری آموزههای الهی، با طراحی نوین، سادهترین الگوی فرهنگی را ترسیم و با پائینترین هزینه، در میان حیرت قدرتهای عالم، سلسله به ظاهر قدرتمند پهلوی را منقرض و حکومت اسلامی را جایگزین آن کرد.
بنای رفیع جمهوری اسلامی ایران، با مدد از اندیشههای فکری و فرهنگی امام راحل تا به حال به تنهائی هزاران موج سهمگین را به عقب رانده و آرزوهای حاکمان ظالم را به یأس تبدیل کرده است.
تئوری دین از نگاه امام خمینی(ره) دقیق ترین محاسبهای است که قرن بیستم را به ناامنترین قرن برای غربیان مبدل کرد.
همدلی اجتماعی، انسجام هیئتهای مذهبی، شکلدهی هستههای مقاومت اسلامی و تلفیق آن با اکسیر فرهنگ ایثار و شهادت، منطقیترین روشی بود که حلقه مهندسی فرهنگی حضرت امام(ره) را کامل و بشریت را با معنویت آشنا کرد.
اما در روزگار ما، زخم خوردگان از اندیشه امام(ره) با تکیه بر مدرنترین ابزارهای تبلیغی، تهاجم سنگین خود را بر علیه فرهنگ، تمدن و نظام فکری این آب و خاک متمرکز کرده و با ترویج انواع اسمها و مباحث مجعول و ایجاد شکاف فرهنگی در بین دوستداران این نهضت، درصدد افزایش اختلافات قومی و تشدید تنشهای سیاسی و درنتیجه تخطئه انقلاب و ناکارآمد جلوه دادن دین در اداره جامعه هستند.
آنان با سوءاستفاده از بازار آشفته فرهنگی، برچیده شدن حریمهای سنتی و بیرنگ کردن ارزشها و اعتقادات دینی ما همانند حیا، عفت، امر به معروف و نهی از منکر، ایثار و شهادت... را در دستور کار قرار داده و استراتژی تضعیف دین را دنبال میکنند.
تهاجم گسترده غرب متجاوز از یک سو، مشکلات و تنگناهای شدید زندگی از سوی دیگر، شکاف فراهم آمده بین نسل جدید و نسلهای قبل انقلاب، از سوی سوم و عدم روز آمد شدن شیوههای فرهنگی و تبلیغی، از سوی چهارم، زمینه پیشروی لشکر بیگانه و آسیب پذیری بنیان های اخلاقی جامعه را زیاد کرده است.
حرص و آز دشمن قدار در تصاحب سنگرهای دفاع دینی و تخصصی شدن مقابله با این هجمه نامحسوس، ضرورت ساماندهی بحث فعالیت های فرهنگی را صدچندان کرده است.
هر روز حجم عظیمی از افکار منفی در جهان علیه سنت خدا و مکتب اسلام تولید و تبلیغ میشود که تنفر از دین، دوری از مذهب، انکار معاد، جدائی از اخلاق و سست شدن پیوند و بنیان مبارک خانواده از تلخ ترین میوه این تولیدات است.
برای مقابله با این پدیده، جز تولید فکر مثبت و تلقین سالم آن به کام تشنه جهان، هیچ راهی وجود ندارد که آنهم بدون طرح و برنامه امکان پذیر نیست، درنتیجه این مباحث، این واقعیت به دست میآید که در اثر غافل بودن از تدوین یک ساز و کار پویا و مدون در حوزه فرهنگ دینی، موریانههای موذی در مصالح عمارت فرهنگی جامعه رخنه کرده و با ابزار نامرئی، فاصله مشبکهای آهنین را زیاد کرده و به سوی پوسیده کردن این بنای عظیم با شتاب در حرکت هستند.
غفلت ناظران، اشتباه طراحان، بیتفاوتی مجریان، ناآگاهی بهرهبرداران، ناخالصی مصالح و زیرکی و استراتژی خطرناک دشمن، ستون سترگ هویت دینی را آسیب پذیر کرده که با کمترین لرزه و پائینترین ریشتر احتمال دارد فرو بریزد و عالمی را ویران کند.
اگر خدای نکرده در اثر سهلانگاری و عدم حساسیت متولیان امر، زمینه این زلزله مخوف فراهم شود، عذاب الهی همه را گرفتار خواهد کرد و در مقابل قرآن و عترت، شرمسار می کند.
بنابراین، همه مسئولان دارای مکنت و منزلت اداری، نهادهای فرهنگی و بخصوص سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان محصول تفکر فرهنگی حضرت امام(ره) که متأسفانه بیبضاعتترین نهادهای دینی در این عرصه خطیر است- باید با بهرهگیری از افکار نخبگان، استفاده از راه یافته های نو، بکارگیری امکانات کاری و نیروهای صفی و ستادی، ارتقای بهرهوری، تلفیق علم و تجربه، هدف گذاری صبورانه، مدیریت هوشمند، کاربردی کردن تبلیغ دین، تمرین همسان سازی شعار و عمل در جامعه، ایجاد تعامل با سایر نهادهای مرتبط، افزایش سهم خود در تولید علوم اسلامی و برخورداری از کلیه اندیشه های عالمانه و استمداد از وجود مقام معظم رهبری، در یک بسیج فرهنگی، پرچم طراحی و اجرای تئوری ماندگار مهندسی فرهنگی در کشور را به دست گیرند و با این اقدام ابتکاری، هم بناهای فکری و اسلامی انقلاب را در مقابل زمین لرزه های استکبار ساخته، مقاوم نمایند و هم رسالت دینی و اجتماعی خویش را به درستی انجام دهند.
محمد فرجنیا؛ مدرس دانشگاه
انتهای خبر/